به نظر من، استقرار دمکراسی در ایران مستلزم اتحاد گسترده نیروهای جمهوری خواه، و همکاری همه نیروهای برای حفظ و صیانت از وحدت ملی ایرانیان است، چون بدون وحدت ملی، و یک جنش وسیع دمکراتیک در کشور، من تصور نمی کنم که بتواند ایران رو به آرامش برود، و یا اصولا بتواند یک حاکمیت دمکراتیک پیدا کند، از این روی شرط اصلی پیروزی دمکراسی در ایران، سیاست آشتی ملی، وفاق ملی است، بر اساس رعایت حقوق بشر، آزادی احزاب و مطبوعات و تشکل صنفی، و بالاخر تغییر این قانون اساسی، با اتکاء به رای مردم. یعنی رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان، که راهکاری است، به نظر من، مسالمت آمیز، که تضمین می کند (جلوگیری از) هر نوع خونریزی را در جامعه ایران. متناسب هم هست با تحول شرایط سیاسی، و می توان در دستور کار این جنبش دمکراسی قرار بگیرد.
(رادیوفردا): امروز یک گردهمایی با عنوان نگرشی به اوضاع ایران و آینده، در شهر برمن آلمان، با شرکت تعدادی از سازمان های سیاسی بر پای می شود، که جنبش ایرانیان دمکرات برگزار کننده آن است. آقای مهدی خانبابا تهرانی، که یکی از سخنرانان این گردهمایی است، درباره آنچه که در کنفرانس مطرح خواهد کرد، چنین گفت:
مهدی خانبابا تهرانی: به باور من، با وجود اختناق و سرکوب نظامی در ایران، و به ویژه پس
از کودتای خزنده نظامیان برای فتح مجلس شورای اسلامی، و یکدست کردن قدرت به سود استبداد مذهبی، شرایط جامعه بیش از پیش دچار خفقان و به صورت آتش زیر خاکستر در آمده است. به ویژه اگر توجه داشته باشیم که دورادور مرزهای ایران، هنوز شعله های آتش جنگ زبانه می کشد، و خونریزی درتمام منطقه و خود ایران هنوز جریان دارد.
حساسیت موقعیت ژئوپولتیکی ایران از یک طرف، و دنبال کردن سیاست های تروریستی و تحریک آمیز برخی از محافل و نهادهای رهبری کننده در جمهوری اسلامی، مرتبا ایران ما را با خطر و آسیب پذیری دو چندان روبرو می کند. حقیقت این است که با تشدید درگیری های شیعیان در عراق از یک طرف، و برخی درگیری ها در افغانستان، یا اصولا در منطقه بزرگ خاورمیانه، ایران موقعیت حساسی را پیدا کرده است.
اگر چنانچه نیروهای مسئول، چه در حاکمیت، چه در اپوزیسیون ایران، نتوانند راه حل خروج ایران را از بن بست کنونی پیدا بکنند، من فکر می کنم که آسیب بزرگی ایران ما خواهد خورد، و چه بسا که آتش فتنه و جنگ به درون کشور ما کشیده شود. من حس می کنم که به ساختاری که قانون اساسی جمهوری اسلامی دارد، و نظامی که بر پایه تبعیض میان شهروندان بنا شده، با حاکمیت مردم هم سازگار نیست، از این روی، هدف اصولا تمام نیروهای دمکرات ایران، باید تغییر قانون اساسی، و ساختار جدیدی باشد که بتواند زندگی مسالمت آمیز جامعه ایران را از یک طرف تضمین کند، و همچنین همزیستی مسالمت آمیزی با تمام همسایگان و روابط بین المللی را بتواند پاسداری کند.
جمهوری اسلامی به نظر من با در آمیختن دین و دولت، ولی فقیه را بر سرنوشت مردم قیم و حاکم کرده، و حق حاکمیت ملت را هم سلب کرده است. رهبری جمهوری اسلامی، مقامی غیر پاسخگو است، که به میانجیگری نهادهای انتصابی راه را بر گشایش فضای سیاسی بسته است. نمونه آن، همین مجلس اخیر هفتم را دیدیم که با وجود مخالفت هایی که ریاست جمهوری، رئیس مجلس، نیروهای اصلاح طلب داشتند، سر انجام آقای ولی فقیه پا در نظام گذاشت، و گفت: حکم، حکم من است، یعنی حکم حکومتی است، و آقایان هم در واقع متاسفانه تمکین کردند، و نتیجه را به یک بن بست و یک گره ناگشوده نگاه داشتند، آنطوری که داریم می بینیم در جامعه ایران.
به نظر من، استقرار دمکراسی در ایران مستلزم اتحاد گسترده نیروهای جمهوری خواه، و همکاری همه نیروهای برای حفظ و صیانت از وحدت ملی ایرانیان است، چون بدون وحدت ملی، و یک جنش وسیع دمکراتیک در کشور، من تصور نمی کنم که بتواند ایران رو به آرامش برود، و یا اصولا بتواند یک حاکمیت دمکراتیک پیدا کند، از این روی شرط اصلی پیروزی دمکراسی در ایران، سیاست آشتی ملی، وفاق ملی است، بر اساس رعایت حقوق بشر، آزادی احزاب و مطبوعات و تشکل صنفی، و بالاخر تغییر این قانون اساسی، با اتکاء به رای مردم. یعنی رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان، که راهکاری است، به نظر من، مسالمت آمیز، که تضمین می کند (جلوگیری از) هر نوع خونریزی را در جامعه ایران. متناسب هم هست با تحول شرایط سیاسی، و می توان در دستور کار این جنبش دمکراسی قرار بگیرد.
به این جهت است که من امروز در این اجلاسیه، از اجرای یک همه پرسی برای تشکیل مجلس موسسان، و تدوین قانون اساسی، که حافظ منافع ملت و ملی باشد، پشتیبانی می کنم، و معتقد هستم که در این بحبوحه تاریخی، این تنها راه خروج از بن بست کنونی جامعه ما است.
مریم احمدی، مصاحبه با مهدی خانبابا تهرانی